ابن ابی الثلج
اِبْنِ اَبی الثّلْج، نام دو تن از محدثان وابسته به یك خاندان در سدههای 3 و 4ق / 9 و 10م:
1. ابوبكر یا ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن اسماعیل (د 257ق / 871م). وی در بغداد میزیست، لیكن اصل او از ری بود و به روایتی مدتی نیز در آنجا اقامت داشته است (ابن حبان، 9 / 135؛ خطیب، تاریخ، 5 / 426).
ابوبكر از جمع كثیری از مشایخ بغداد همچون حسن بن موسی اشیب، علی بن حفض مدائنی، و عبدالرحمن بن غزوان قراد و جز آنان حدیث شنید. مزّی فهرستی از مشایخ وی را آورده است (16 / 351). ذهبی شبابة (ابن سوار فزاری) را نیز از جملۀ مشایخ وی یاد كرده است (سیر، 7 / 358). وی از یاران احمد بن حنبل نیز بوده است، (خطیب، شرف، 85-86؛ مزی، همانجا). در میان راویان و شاگردان او نام محدثان بنامی چون بخاری، ترمذی، ابن ابی داوود، ابن ابی حاتم و ابن خزیمه به چشم میخورد (خطیب، تاریخ، 5 / 426؛ مزی، همانجا). با بررسی مشایخ و شاگردان ابوبكر میتوان دریافت كه وی در طبقۀ یحیی ابن معین (د 233ق)، ابوبكر بن ابی شیبة (د 235ق)، اسحاق بن راهویه (د 238ق) و احمد بن حنبل (د 241ق) بوده و بر معاصران خود تقدم طبقه داشته است. به عنوان نمونه بخاری كه در 194ق / 810م متولد شده، در 205ق آغاز به استماع حدیث كرده و در 256ق وفات یافته (نك : ذهبی، تذكره، 2 / 555-556)، در طبقۀ بعد از وی قرار داشته است. وی نه تنها از راویان ابوبكر است، بلكه از برخی مشایخ او نیز مانند قراد با واسطه روایت میكند (نك : بخاری، 7 / 83). ابن حبان (9 / 135) ابوبكر را در زمرۀ ثقات آورده و ابن ابی حاتم (3(2) / 294) نیز او را صدوق خوانده است. بخاری در صحیح از وی نقل حدیث كرده است (نك : خطیب، تاریخ، 5 / 426).
اگرچه تألیفی به ابوبكر نسبت داده نشده، اما با توجه به رواج مسندنویسی در میان رجال هم طبقۀ او میتوان احتمال داد كه وی نیز مسندی گردآورده باشد كه از میان رفته است .
2. ابوبكر محمد بن احمد بن محمد بن عبدالله بن اسماعیل، كاتب بغدادی (238-322ق / 852-934م). وی نوادۀ ابن ابی الثلج محمد بن عبدالله است و سبب اشتهار وی به كاتب معلوم نیست. او بر مذهب امامیه بود. ابن ندیم (ص 289) او را «خاصی عامی» معرفی كرده و افزوده است كه تشیع او بر تسنن غالب است. در عین حال او را در شمار فقهای اصحاب حدیث (از اهل سنت) دانسته است. در جای دیگر (ص 292) وی را پیرو مكتب فقهی محمد بن جریر طبری و از اصحاب او شمرده است، اما طوسی (رجال، 502) به صراحت، و نجاشی (ص 381) تلویحاً او را امامی دانستهاند. كتاب تاریخ الائمۀ وی نیز دلالت تام بر این معنی دارد. به هر حال با توجه به مشایخ و آثار ابن ابیالثلج، وی در معارف اهل سنت و تشیع هر دو مطلع بود و در عین اعتقاد به مبانی تشیع و تألیف آثاری در اثبات این مذهب به حدیث و فقه اخباری اهل سنت نیز علاقهمند بود و در این باب به تحصیل و تألیف پرداخت. این مسأله با عنایت به وضع شیعه در بغداد آن روزگار كاملاً موجه است. با توجه بدانچه گفته شد، ابن ابی الثلج را میتوان از پیشگامان مكتب شیعی اخباری بغداد به شمار آورد. وی در نوجوانی روزگار امامت هادی (ع) (220-254ق / 835- 868م) و امام حسن عسكری (ع) (254-260ق / 868-874م) را درك كرده است. ابن ابی الثلج كثیر الحدیث بوده (ابنندیم، 289؛ نجاشی، 381) و شاگردش یوسف قوّاس (خطیب، تاریخ، 1 / 338) و نیز نجاشی (همانجا) او را توثیق كردهاند.
از میان مشایخ وی میتوان از نیایش، محمد بن عبدالله، ابوزید عمر بن شبة، قاسم بن محمد مروزی و ابوعبدالله جعفربن محمد حسنی نام برد، (برای آگاهی از دیگر مشایخ وی نك : ابنابیالثلج، 3؛ ابنبابویه، توحید، 157- 158؛ همو، معانی الاخبار، 15؛ ابن شاذان، 175؛ مفید، 18، 286؛ نجاشی، 8؛ طوسی، امالی، 2 / 216؛ همو، الفهرست، 38؛ خطیب، تاریخ، 1 / 338، 5 / 426؛ همو، شرف، 85). وی از محمد بن همام اسكافی نیز بهرههایی گرفته است (ابن ابی الثلج، 26). راویان و شاگردان بنام وی اینانند: قاضی ابوالفرج معافی بن زكریا، ابوالحسن دارقطنی، ابوحفص بن شاهین، ابوبكر دوری و ابوالمفضل شیبانی (برای اطلاع بیشتر از راویان وی نك : ابن ابی الثلج، ابن بابویه، ابن شاذان، مفید، همانجاها؛ نجاشی، 8، 382؛ طوسی، امالی، همانجا؛ همو، الفهرست، 38، 151؛ همو، رجال، 513؛ خطیب، تاریخ، 1 / 338، 5 / 426؛ همو، شرف، 85). تاریخ وفات ابن ابی الثلج را 322ق (خطیب، تاریخ، 1 / 338 به نقل از ابن قانع)، 323ق (همان، 1 / 279، 338) و 325ق (طوسی، رجال، 502) دانستهاند.
آثار
نجاشی (ص 381) كتابی به نام تاریخ الائمۀ به وی نسبت میدهد. این كتاب در مجموعهای با عنوان مجموعۀ نفیسة در قم، 1396ق به چاپ رسیده است، سند روایت آن در اجازات به تصریح آیتالله مرعشی در مقدمۀ همین مجموعه سندی متصل است، اما شواهدی در متن این اثر وجود دارد كه نشان میدهد شخص دیگری نكاتی بر آن افزوده است (این شخص شاید ابوعلی عمادی راوی كتاب بوده است)، از جمله در صفحه 34 آن از نیابت حسین بن روح و ابوالحسن سمری و آغاز غیبت كبری سخن به میان آمده است و حال آنكه حتی اگر درگذشت ابن ابی الثلج را در 325ق بدانیم، وی نیابت سمری (326- 328ق) غیبت كبری (328ق) را نمیتوانسته است، درك بكند.
این آثار نیز منسوب به اوست: 1. مانزل من القرآن فی امیرالمؤمنین (ع) یا التنزیل فی امیر المؤمنین (ع) نجاشی، 381؛ طوسی، الفهرست، 151). این كتاب تا سدۀ 7ق / 13م باقی بود و مورد استفادۀ ابن طاووس در الیقین (صص 45-47). واقع شده است؛ 2. البشری و الزلفی فی فضائل الشیعة (نجاشی، همانجا)؛ یا البشری و الزلفی و صفة الشیعة و فضلهم (طوسی، همانجا)؛ 3. اخبار النساء الممدوحات؛ 4. اخبار فاطمة و الحسن و الحسین؛ 5. من قال بالتفضیل من الصحابة و غیرهم (نجاشی، 382)؛ 6. اسماء امیرالمؤمنین (ع) فی كتاب الله (طوسی، همانجا)؛ 7. السنن و الآداب علی مذاهب العامّة؛ 8. فضائل الصحابة؛ 9. الاختیار من الاسانید (ابن ندیم، 289)؛ 10. تفسیر (همو، 37).
مآخذ
ابن ابی الثلج، محمدبن احمد، «تاریخ الائمة» در مجموعة نفیسة، قم، 1396ق؛ ابن ابی حاتم، عبدالرحمن، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دكن، 1372ق / 1954م؛ ابن بابویه، محمدبن علی، التوحید، به كوشش هاشم حسینی تهرانی، تهران، 1398ق؛ همو، معانی الاخبار، به كوشش علی اكبر غفاری، تهران، 1379ق؛ ابن حبان، محمد، الثقات، حیدرآباد دكن، 1403ق / 1983م؛ ابن شاذان، محمدبن احمد، مائة منقبة، قم، 1407ق؛ ابن طاووس، علی بن موسی، الیقین، نجف، 1369ق؛ ابنندیم، الفهرست؛ بخاری، محمد بن اسماعیل، الصحیح، بیروت، 1406ق / 1986م؛ خطیب بغدادی، احمدبن علی، تاریخ بغداد، قاهره، 1349ق؛ همو، شرف اصحاب الحدیث، به كوشش محمد سعید خطیب اوغلی، آنكارا، 1971م؛ ذهبی، محمدبن احمد، تذكرة الحفاظ، حیدرآباد دكن، 1388ق / 1968م؛ همو، سیر اعلام النبلاء، به كوشش شعیب الارنؤوط و دیگران، بیروت، 1405ق / 1985م؛ طوسی، محمدبن حسن، الامالی، بغداد، 1384ق / 1964م؛ همو، الرجال، به كوشش محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، 1381ق / 1961م؛ همو، الفهرست، به كوشش محمد صادق آل بحرالعلوم، نشریات مكتبة مرتضویة، نجف؛ مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الكمال، نسخۀ خطی احمد ثالث، توپكاپی سرای، شم 6296؛ مفید، محمدبن محمد، الامالی، به كوشش استاد ولی و غفاری، تهران، 1403ق؛ نجاشی، احمدبن علی، الرجال، قم، 1407ق.
احمد پاکتچی